بخشی از متن بازانديشي در ابعاد و گستره مفهوم سنت :
تعداد صفحات : 40
مقاله حاضر حاصل پژوهشی اندیشه شناختی است. کاوش مفهومی سنت , بازاندیشی در آن و ابعاد و گستره آن را به صورت هدف اصلی در کانون توجه قرار داده است. برای این منظور تعابیر متعدد درباره سنت مورد بررسی قرار گرفته است. آنگاه به بررسی مفهوم شناختی آن در قالب نسبت این مفهوم با مفاهیم نزدیک و برابرداشت آن با مفهوم مقابل آن در ذیل نظریات غربی پرداخته شده است. همچنین, علاوه بر چند پرسش مفهوم شناسانه, از توانمندی این مفهوم برای تبیین دستگاه نظری و نظام فکری نظریه پردازان سوال شده است. در پایان با برقراری گونه خاص از پیوند میان بایستگی سنت و نیز مقدماتی که در مفهوم شناسی ارایه شده است و توجه به نظریات متعددی (مدرنیسم, پس تمدرنیسم, جماعت گرایی) که سنت در ذیل آنها به بحث گذاشته شد و با روش استدلال استنتاجی تاکید شده است که سنت به عنوان یک مفهوم غیرقابل گذر دارای چهار عنصر است: اولا آن مفروضاتی را تولید و تحکیم می کند که افراد بدون پرسش در هدایت زندگی روزمره به کار می گیرند ثانیا فهم و تفسیری از جهان ارایه می کند ثالثا در معنای وبری خود منبعی برای مشروعیت بخشیدن به قدرتی که اعمال می شود بوده موجد اقتدار سنتی است و بالاخره این که از طریق انتقال ارزش ها, اعتقادات و رفتار از گذشته به حال, منبعی برای هویت بخشی محسوب می شود .